
امشب دوباره از ان شبهایست که دلم هوای گریه دارد...
چشمانم را میبندم زیرا اشک هایم اجازه ی باریدن ندارند...
لب هایم را میبندم زیرا اجازه ی شکوه و شکایت ندارند...
نفسم را حبس میکنم زیرا...
هوایی که تو در ان نفس نمیکشی ارزش نفس کشیدن ندارد...
نظرات شما عزیزان:
|